دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهش های ادیانی
2345-3230
2538-4562
9
18
2022
02
20
عصمت حضرت یوسف (ع) از منظر تفاسیر اسلامی: بررسی آیه 24 سوره یوسف (ع)
7
40
FA
محسن
رفعت
استادیار گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه حضرت معصومه، قم، ایران
mohsenrafaat@hmu.ac.ir
محمدحسین
مدنی
استادیار گروه قرآن و حدیث، پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق (ع)، قم، ایران
hmadani@ut.ac.ir
امید
قربانخانی
دانشآموخته دکتری تفسیر تطبیقی، دانشگاه قم، قم، ایران
hadithoimid@yahoo.com
10.22034/jrr.2021.275401.1840
درباره بیستوچهارمین آیه از سوره یوسف مباحث مختلفی مطرح شده است. واژه «همّ» در این آیه به یوسف منتسب شده که نیازمند بازشناسی دقیقتری است. غالب مفسران آن را به قصد و اراده بر عملِ منافی عفّت تفسیر کردهاند که بهظاهر با عصمت آن حضرت تنافی دارد. در این پژوهش همزمان تحلیل مفهومی و اسنادی «همّ» را در این آیه دنبال، و مهمترین دیدگاههای فریقین را به سه دسته تقسیم میکنیم. هر کدام از این دیدگاهها ضعفهایی دارد و ابهامات مخاطبان را بهویژه در مواجهه با ظاهر آیه، سیاق آیات، معنای دقیق لغوی در کتب تاریخی متقدم و روایات تفسیری ذیل آیه بهخوبی پاسخ نمیگوید. در این نوشتار با رویکردی تحلیلیانتقادی و تأکید بر معنای لغوی «قصد و اراده» برای واژه «همّ»، معنای مصداقیاش در آیه را بررسی میکنیم. نتایج پژوهش نشان میدهد که مراد از «همّ» منسوب به یوسف j قصد او بر ضرب و شتم و قتل زلیخا، و در مقابل «همّ» منسوب به زلیخا راجع به اراده او بر انجامدادن معصیت بوده است. صحّت معنای برداشتشده با دلایل سیاقی، لغوی و روایی به دست میآید. بدینمنظور معانی واژگان، اقوال مختلف مفسران فریقین درباره آیه و در نهایت ساختار نحوی آیه را بررسی میکنیم.
آیه 24 سوره یوسف,عصمت,حضرت یوسف (ع),زلیخا,تفاسیر اسلامی,سیاق
https://adyan.urd.ac.ir/article_136089.html
https://adyan.urd.ac.ir/article_136089_60d1bf876042647dadccd9118f2efc6b.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهش های ادیانی
2345-3230
2538-4562
9
18
2022
02
20
بررسی مقایسهای گزارههای اخلاقیِ مرتبط با ازدواج، خانواده و طلاق در قرآن و عهدین
41
57
FA
پری
فیروزفرد
دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، گروه الاهیات، واحد گرگان، دانشگاه آزاد اسلامی، گرگان، ایران
pary2742008@yahoo.com
سید احمد
میریان آکندی
استادیار گروه الاهیات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ساری، ایران
ahmad.miriyan@yahoo.com
10.22034/jrr.2021.245234.1760
گزارههای اخلاقی از دیرباز ذهن اندیشمندان دینی را متوجّه این مطلب کرد که چه اشتراک و افتراقی در متون مقدس وجود دارد تا بتوان از ظرفیت آن در جهت برقراری روابط بینالادیانی استفاده کرد. این مسئله باعث شد تا برخی گزارههای اخلاقی جنبه نظری پیدا کند و اظهارنظرهای گوناگون در این حوزه مطرح شود. در نوشتار پیش رو گزارههای اخلاقی مربوط به «ازدواج، خانواده و طلاق» از دیدگاه اسلام، مسیحیت و یهودیت بررسی شده است. مهمترین دستاورد این مقایسه این است که تنها راه دستیابی به رفع نیازهای جنسی و عاطفی، ازدواج و تشکیل خانواده است، با این تفاوت اساسی که قرآن، رهبانیت و تجرد را مذموم و زمینهساز گناه شمرده، و ازدواج را عامل تکامل و تقرب الاهی میداند. در حالی که در کتب مقدس تورات و انجیل ازدواج مقدس شمرده شده، ولی انجیل تجرد را پسندیدهتر قلمداد میکند. طلاق نیز بین تمام شرایع آسمانی مبغوض محسوب شده و فقط در اجرای برخی از احکام آن تفاوت دیده میشود.
قرآن,عهدین,ازدواج,خانواده,طلاق
https://adyan.urd.ac.ir/article_136085.html
https://adyan.urd.ac.ir/article_136085_a9f24a628511eefc96af148eb82210b0.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهش های ادیانی
2345-3230
2538-4562
9
18
2022
02
20
حیات سیاسی اسماعیلیان دیلم از قرن ششم تا پایان قرن هشتم هجری قمری
59
81
FA
محمد
شورمیج
دانشیار گروه تاریخ، دانشگاه پیام نور، ایران
m.shoormeij9@pnu.ac.ir
10.22034/jrr.2021.258946.1801
منطقه دیلم از سده ششم تا اواخر قرن هشتم ه.ق. همواره محل نزاع اسماعیلیان نزاری با قدرتهای محلی اطراف بود؛ زیرا این منطقه پس از استقرار اسماعیلیان الموت، دائماً مد نظرشان بود و مذهب اسماعیلیه در آنجا نفوذ بسیار داشت. امیران محلی مازندران و گیلان همواره از نفوذ اسماعیلیه در دیلم وحشت داشتند و بارها به آنجا لشکرکشی کردند. دو خاندان حاکم محلی کوشیج و هزاراسبی در دیلم به اسماعیلیه متمایل بودند، به همین دلیل مناسبات بین آنها و امیران محلی آلکیا تیره بود و در نهایت به دست آلکیا از بین رفتند. مسئله اصلی ما در این تحقیق، تبیین حیات سیاسی اسماعیلیان دیلم از قرن ششم هجری قمری، بهویژه پس از سقوط الموت، است و اینکه دیلم با نفوذ اسماعیلیه، دچار چه تحولات سیاسیای شد. نتیجه اینکه داعیان اسماعیلی نزاری از همان آغاز فعالیتشان در دیلم نفوذ کردند و با فتح الموت، دیلم به منطقهای مهم و راهبردی برای اسماعیلیان تبدیل شد. با سقوط الموت، کوهستانهای دیلم همچنان پایگاه سیاسی اسماعیلیان باقی ماند و تا اواخر قرن هشتم ه.ق. با حمایت خاندان کوشیج و هزاراسبی به حیات سیاسی خود ادامه دادند و سرانجام در رقابت سیاسی با آلکیا از بین رفتند.
دیلم,اسماعیلیه,کوشیج,هزاراسبی,آلکیا
https://adyan.urd.ac.ir/article_136087.html
https://adyan.urd.ac.ir/article_136087_8aa087f8edca3466e6a2d4fe40b0ad5d.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهش های ادیانی
2345-3230
2538-4562
9
18
2022
02
20
تأویل یا تعبیر: بررسی مقایسهای نظریۀ «تأویل» محمدحسین طباطبایی و نظریه «رؤیاهای رسولانه» عبدالکریم سروش
83
101
FA
حسین
امامی
دانشجوی دکترای فلسفه غرب - واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی تهران- ایران
ehosayn973@gmail.com
بیژن
عبدالکریمی
دانشیار گروه فلسفه، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران- ایران
b_abdolkarimi@iau-tnb.ac.ir
10.22034/jrr.2021.275470.1842
نگاهی تطبیقی به نظریه «تأویل» طباطبایی و نظریه «رؤیاهای رسولانه» سروش نشان میدهد که هر دوی آنها کُنه متن مقدس را محصور در ساختار تاریخیاش نمیدانند، و به حقیقت و باطن متن مقدس در پس ظواهرش میاندیشند. نظریه تأویل که قوس صعود و خلاف قوس تنزیل و انزال، و به معنای کشف ارتباط میان مصحف موجود با حقیقت عینیاش (یعنی کتاب مکنون، امّالکتاب) است، به دلایل گوناگونی بر نظریه رؤیاهای رسولانه برتری دارد؛ نظریه تأویل 1. با سنت سامی، عبری، اسلامی سازگار است؛ 2. همزمان همه شواهد را پوشش میدهد؛ 3. با منطوق قرآن انطباق تام دارد؛ 4. قدسیت و بشریبودن قرآن را هم میپذیرد؛ 5. میتواند به دغدغههای مذکور در مقاله ششم رؤیاهای رسولانه، که سروش را به بشری و رؤیاییانگاشتن قرآن سوق داده است، پاسخ دهد؛ 6. رویکرد عرفانی و اشراب نظریه تأویل از امّالکتاب باعث شده است طباطبایی، برخلاف سروش، از معرفت گزارهای فراتر رود و به معرفت وجودی و شهودی برسد، اما سروش با پذیرش بسط تجربه نبوی و رؤیاهای رسولانه به جای حل مسئله به حذف آن روی آورده است.
تأویل,رؤیاهای رسولانه,محمدحسین طباطبایی,عبدالکریم سروش
https://adyan.urd.ac.ir/article_136090.html
https://adyan.urd.ac.ir/article_136090_07e1aa6579b7bc233cdb0f01279ba325.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهش های ادیانی
2345-3230
2538-4562
9
18
2022
02
20
تحلیل و بررسی دیدگاه عبدالکریم سروش درباره علم امامان شیعه
103
120
FA
محمد حسن
نادم
دانشیار گروه شیعهشناسی، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران
nadem@urd.ac.ir
10.22034/jrr.2021.281678.1863
همزمان با پیدایش مسئله امامت، شیعیان با استناد به سخنان پیامبر اعظم k برای برخورداری امامان از علم ویژه بیش از هر ویژگی دیگر اصرار ورزیدند. در تثبیت امامت نقش کلیدی برای آن قائل شدند و با رویکردهای مختلف در زمره مباحث کلامی به آن نظر انداختند. از جمله نواندیشانی که اخیراً با رویکرد تکثرگرایانه درباره جایگاه و مرجعیت علمی امامان b اظهارنظر کرده، عبدالکریم سروش دباغ است. او از چند جهت باورمندی شیعیان به جایگاه علمی امامان را نقد کرده، و از اساس اندیشهای غالیانه به شمار آورده است! در این جستار میکوشیم با تحلیل و بررسی گفتار و نوشتار وی چند مسئله مهم را روشن کنیم: 1. دوگانهپنداری او درباره علوم وحیانی امامان پس از پیامبر اکرم k؛ 2. استفاده ابزاری از غزالی برای همداستان جلوهدادن او با خود؛ 3. واردکردن اتهام غلو به شیعیان به دلیل باورداشتن به علم وحیانی امامان.
علوم وحیانی,علم امام,کثرتگرایی,سروش,غزالی
https://adyan.urd.ac.ir/article_136081.html
https://adyan.urd.ac.ir/article_136081_8cd3ea893cbec2092624c9d2b82439d6.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهش های ادیانی
2345-3230
2538-4562
9
18
2022
02
20
بررسی مقایسهای مراحل سلوک در کیش مهر و مکتب یوگه
121
141
FA
سعید
گراوند
دانشیار گروه ادیان و عرفان، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، ایران
ac.geravand@azaruniv.ac.ir
امیر
هاشم پور
دانشجوی کارشناسی ارشد ادیان و عرفان، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، ایران
amir_hashempour@yahoo.com
10.22034/jrr.2021.262920.1810
سلوک در معنای عام خود، سیرِ تحول معنوی و گسستن از عالم صورت و پیوستن به عالم قدس است که در ادیان گوناگون به طُرق مختلف از گذشتههای بسیار دور معمول بوده است. ایران و هند به سبب قرابتهای فرهنگی و نیز جهانبینی عمیق و تقریباً مشابه خود، شیوههای سلوکی ژرفی را برای نیل به متعالیترین مقام معنوی اتخاذ کردهاند. مهر ایرانی و کیش میتراس از گذشتههای دور در پی عبور از هفت مرحله سلوک، یعنی خروج کامل از خودبینی و جذب در خورشیدِ حقیقت و پیوستن به مهر بوده است. مکتب یوگه نیز با تکلیفکردن ریاضتهای دشوار و سیر در مراحل هشتگانه، امکان تحول معنوی را برای رسیدن به مقام سمادهی فراهم کرده است. در پی این مقصود، یعنی ترک تعلق و دستکشیدن از حیات دنیوی، مکتب یوگه و کیش میتراس/مهر شیوههایی عرضه کردهاند که هر یک به سهم خود تأثیرات جهانی داشتهاند. این شیوهها بعضاً تشابه، و گاه تمایزاتی دارند که ناشی از جهانبینی، تفکر سلوکی و دریافتهای باطنیِ بنیانگذاران این دو طریقت بوده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد سلوک و تفکر سلوکی از تأملات نظاممندِ بنیادین در سنتهای کهن شرقی است که هم در مقام نظر و حیات نظری و هم در مقام عمل و حیات عملی تأثیرگذار است.
کیش مهر,مکتب یوگه,تفکر سلوکی,سلوک,ریاضت
https://adyan.urd.ac.ir/article_136088.html
https://adyan.urd.ac.ir/article_136088_9b5867c08e4fb8bcc6e0bb61bff0e672.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهش های ادیانی
2345-3230
2538-4562
9
18
2022
02
20
بازخوانی دینبودگی یارسان
143
167
FA
اردشیر
منظمی
استادیار گروه معارف اسلامی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
monazami.a@lu.ac.ir
10.22034/jrr.2021.261350.1805
یارسانیان را در ایران به نام اهل حق دانسته و دیدهاند و دیگران، علوی، نُصیری، شاملو، صارلی، غُلات، بکتاشی و ... خواندهاند. آنین (در حالی) که نام اهل حق گویای پندار، پنداشت و انگاشت پشمینهپوشان، درویشان و هر آن کس است که داشتار شور و شیدای فرزان (عرفان) بر دل و دیده باشد. نوشتارهای کهن یارسانی، آیین ویژهٔ برخی از لران و کردان را از دیرباز یارسان نامیدهاند و چنین برمیآید که نام اهل حق، نامی جدید بر اینان باشد نه نامی خودخوانده از سوی خودشان. از دیگر سوی، بی هیچ روی نمیتوان مانندگیهای فراوان آیین یارسان را با اسلام و بهویژه شیعه از دیده دور داشت. بسیاری از بزرگان و بُرزشمندان (قدیسان) آیین یاری پس از پدیداری اسلام در سرزمینهای اسلامی و با آموزههای آن به پیدایی آمدهاند. گفتمان سپیدهدم آفرینش، پیامبران آسمانی، جهانبینی یکتاپرستانه، جایگاه ویژهٔ امام علی و پردگیان پاک پیامبر و بسیاری باورها نشان از رنگ و انگ اسلام و شیعه دارد. پَن (اما) داستان دینبُرداری یارسانیان بسی از آنچه بسیاری پنداشتهاند ژرفتر و نیازمند پژوهشهای نغزتر است. تلاش یاریان برای زندهساختن «آیین ایران» و «آیین کردان»، ورجاوندی (تقدس) دفتر «سرانجام»، پیامبرگونگی شاه سَهّاک و باورهایی همچون خداانسانانگاری، دونادون، بیا و بس و فراوان باورهای دیگر، نشان از دیگردینیِ یارسان دارد. در این جستار میکوشیم تا به شیوهٔ گزارشیپردازشی و به روش پدیدارشناسانه از نگاه دینانپژوهی (رشتهٔ ادیان)، دینگونگی و دینبودگی یارسان را بنمایانیم.
یارسان,یاری,اهل حق,سرانجام,دین
https://adyan.urd.ac.ir/article_136086.html
https://adyan.urd.ac.ir/article_136086_77d1901cbdd4b6b3abdddf04d496d9e7.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهش های ادیانی
2345-3230
2538-4562
9
18
2022
02
20
بررسی اندیشههای سیاسی کنفوسیوس در شکلگیری آرمانشهر
169
186
FA
سیدسعید رضا
منتظری
استادیار گروه ادیان و عرفان، پردیس فارابی دانشگاه تهران، قم، ایران
ssmontazery@ut.ac.ir
نرگس
خاندل
0000-0002-7775-6282
دانشجوی دکتری ادیان و عرفان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، قم، ایران
khandel.narges@gmail.com
10.22034/jrr.2021.233916.1720
ترسیم جهان آرمانی و مؤلفههای دستیابی به آن همواره یکی از پرسشهای اساسی بشر است. در این میان اندیشه سیاسی کنفوسیوس و جهان آرمانیاش در چین باستان جایگاه ویژهای دارد. وی شکلگیری جامعه آرمانی را اینگونه میسر میداند که اصول اخلاقی و عمل به اصل لی، حکمرانی حاکم حکیم و اصلاح نامها در آن انجام پذیرد. او معتقد است آرمانشهر در چین با الگوبرداری از دوران طلایی و اسطورهای چین باستان و آموزش فضیلتهای اخلاقی به حاکمان و الگو قراردادن آنها برای جامعه محقق خواهد شد. در این پژوهش میکوشیم با رویکردی تحلیلی و نظری مؤلفههای سیاسی و نظریه آرمانشهر در آیین کنفوسیوس را بررسی کنیم و به این پرسش پاسخ دهیم که: روش و برنامه کنفوسیوس برای رسیدن به آرمانشهر چیست؟
اندیشه سیاسی,آرمانشهر,کنفوسیوس,رن,لی,اصلاح نامها
https://adyan.urd.ac.ir/article_136079.html
https://adyan.urd.ac.ir/article_136079_6b766ee67a77bc8ec11c05b6865e61da.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهش های ادیانی
2345-3230
2538-4562
9
18
2022
02
20
بررسی مقایسهای معنای اعداد در طراحی هندسه گره از منظر ادیان
187
213
FA
فرزانه
قرائتی جهرمی
دانشآموخته کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
farzaneh.gharaati@gmail.com
حمیدرضا
شریف
دانشیار گروه معماری، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
hsharif@shirazu.ac.ir
10.22034/jrr.2021.279089.1855
استفاده از الگوها، به عنوان یکی از مهمترین مؤلفههای معماری، به منظور خلق معماری ماندگار، اهمیت دارد. یکی از اجزای الگوها در معماری، هنر گرهچینی است که در هندسهاش، اعداد مهمترین مؤلفه و مبنای نامگذاری است. به نظر میرسد با آگاهی از معانی اعداد و بهکارگیری صحیح آنها در مکانهای متفاوت، بتوان در تمدنهای دینی و به دور از مسائل اعتقادیِ تمدنهای غیردینی، الگوهایی کاربردی، ماندگار و جاودانه برای استفاده از گرهچینی مطرح کرد. این پژوهش با روش توصیفیتحلیلی الگوهای معنایی اعداد را به عنوان متغیر میانجی، میانِ گرهچینی و اعتقادات تمدن بشری، بررسی کرده و از مقایسه تطبیقی معنای اعداد در تمدنها، کاربرد گرهچینی در مکانهای مختلف را بیان میکند. نتایج نشان میدهد با آگاهی از جنبههای معنایی اعداد میتوان گرههای دوازده را در بیشتر تمدنها کهنالگو دانست و از گرههای هشت به عنوان الگوی خاص و غالب ادیان نام برد، اما شواهدی برای نسبتدادن گرههای خاص به تمدنهای غیردینی وجود ندارد.
باورها و اعتقادات,گرهچینی,معانی اعداد,معماری مقدس,هندسه در معماری,متغیر میانجی
https://adyan.urd.ac.ir/article_136084.html
https://adyan.urd.ac.ir/article_136084_571701861c2561ed07818f6235376539.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهش های ادیانی
2345-3230
2538-4562
9
18
2022
02
20
بازتاب ادویته ودانته و یوگا در قبالای نبوی ابراهیم ابوالعافیه
215
231
FA
فاطمه
مغفوری
0000-0003-1614-0190
دانشجوی دکتری ادیان و عرفان، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
f.maghfoori@gmail.com
محمد رضا
عدلی
استادیار گروه ادیان و عرفان، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
moh.adli@iauctb.ac.ir
10.22034/jrr.2021.237563.1739
ابراهیم ابوالعافیه (متوفای حدود 1291 م.)، از عرفای یهودی، عقیده داشت هدف از زندگی عالی، دستیابی به کمال و فضیلت است و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، تمرکز و تعمق درباره خداوند به واسطه بیانکردن حروف صامت و مصوتی است که تشکیلدهنده نام او است، چراکه نام الاهی همان ذات و حقیقت خدا است. از اینرو، ابوالعافیه ابتکاراتی را در زمینه شیوه ترکیب حروف به وجود آورد. اما در میان تمام آموزههای عملیاش، عالیترین و برجستهترین آنها، تکنیک مربوط به بیان نام الاهی است. او ذکر نام الاهی را با شیوههای تنفسی خاص و حرکات سر و گردن همراه کرد. از سوی دیگر، میدانیم که در سنّت هندویی این اعمال از دیرباز رواج داشته است. با توجه به آشنایی ابوالعافیه با سنت هندویی برخی، از تأثیرپذیری او از سنت هندویی سخن گفتهاند. در این مقاله این موضوع را بررسی میکنیم و میبینیم که مکتب ابوالعافیه از سه منظر با سنت هندویی مشابهت داشته است: تأکید بر وصفناپذیری حقیقت متعالی، تأکید بر شیوههای خاص ذکرگویی، تأکید بر خلسه عرفانی.
ابوالعافیه,قبالا,یهودیت,یوگا,دین هندویی,سمادهی
https://adyan.urd.ac.ir/article_136080.html
https://adyan.urd.ac.ir/article_136080_1598b81ec1208fabf5fe1584e4063ffe.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهش های ادیانی
2345-3230
2538-4562
9
18
2022
02
20
ارزیابی مبانی انسانشناختی ترواده بودیسم بر اساس مبانی حکمت متعالیه
233
252
FA
علی
جعفری
استادیار گروه معارف اسلامی، دانشگاه علوم پزشکی، اراک، ایران
jafariali80@yahoo.com
محمد مهدی
علیمردی
استادیار گروه ادیان غیرابراهیمی، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران
alim536@yahoo.com
10.22034/jrr.2021.258844.1800
شناخت انسان همواره محل توجه مکاتب مختلف دینی، فلسفی و عرفانی بوده است. امروزه اندیشمندان به آیینهای عرفانی بدون شریعت، مانند آیین بودا، توجه دارند و از آن استقبال میکنند. ترواده بودیسم نیز به عنوان قرائتی سنتی از آموزههای بودا، با نگاه فلسفی و عرفانی انسان را تحلیل میکند. تأمل در مبانی انسانشناختی بودیسم شناخت ما از انسان در این آیین را عمیقتر خواهد کرد. بدینمنظور پژوهش حاضر ضمن معرفی مبانی انسانشناختی ترواده بودیسم، در صدد است آن را بر اساس مبانی حکمت متعالیه ارزیابی کند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفیتحلیلی در نهایت به این نتیجه میرسد که انسانشناسی بودیسم از جهاتی ناقص است و به برخی از پرسشها درباره مبدأ هستی و فلسفه وجودی انسان پاسخ نمیدهد. بودا با انکار خدا و معرفی انسان به عنوان برترین موجود عالم و همچنین با انکار نفس ثابت، ماهیت انسان را چیزی جز ترکیبی از پنج بخش، یعنی بدن فیزیکی، احساس، ادراک، نمودهای روانی، و دانستگی نمیداند و آنچه به عنوان یک فرد تجربه میشود چیزی جز فرآیند شدن نیست. در انسانشناسی ترواده بودیسم انسان موجودی است که به سبب تولدهای مکرر در زنجیره سمساره گرفتار آمده و با پیوستن به نیروانا به رهایی میرسد.
ترواده بودیسم,انسانشناسی,بودا,انسان,نفس,حکمت متعالیه
https://adyan.urd.ac.ir/article_136083.html
https://adyan.urd.ac.ir/article_136083_4ca1caff8dbb6ee3337e8bc9617f76ad.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهش های ادیانی
2345-3230
2538-4562
9
18
2022
02
20
مفهوم «روشنشدگی»: بررسی مقایسهای دیدگاه هوئیننگ و ابوسعید ابوالخیر
253
274
FA
مریم
علوی
دانشجوی دکتری ادیان و عرفان، دانشگاه آزاد قم، قم، ایران
m.alavi60@yahoo.com
مهدی
لک زایی
استادیار گروه ادیان و عرفان تطبیقی، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران
lakzaei@urd.ac.ir
ابوالفضل
محمودی
دانشیار گروه ادیان و عرفان تطبیقی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات، تهران، ایران
a-mahmoudi@srbiau.ac.ir
10.22034/jrr.2021.252520.1791
همواره سنتهایی که در مجاورت هم بودند، به نحو طبیعی و البته غیرمستقیم، تأثیر و تأثر متقابل داشتهاند. این موضوع درباره عرفان بودایی و تصوف اسلامی نیز صادق است، هرچند بسیاری از عناصر سلوک زاهدانه ذاتی است و اساساً شباهتهای موجود به نفس زهد و ریاضت برمیگردد. اختلاف نظر بر سر مسئله روشنشدگی در مکتب چن/ذن باعث ایجاد دستهبندی میان رهروان و استادان این مکتب شده بود. گروهی به «روشنشدگی تدریجی» و گروه دیگر به «روشنشدگی آنی/ناگهانی» باور داشتند. شنسیو نماینده مکتب تدریجی و هوئیننگ نماینده مکتب ناگهانی است. در مکتب خراسان اختلاف نظر صوفیان راجع به صحو و سکر باعث شد محققان، صوفیان این خطه را به دو گرایش اهل صحو و اهل سکر دستهبندی کنند. هدف این مقاله تأسیس پلی میان این دو سنت به منظور فهم عمیقتر آنها است. مشخصه ذن بودایی مفهوم «روشنشدگی» است و ویژگی خاص تصوف خراسان مسئله صحو و سکر است که این نوشته آنها را نه در برابر هم بلکه در کنار هم نشانده است تا میانشان گفتوگویی فراتاریخی برقرار کند. این مقاله با بهرهگیری از روش توصیفیتحلیلی با رویکرد مقایسهای گفتمان روشنشدگی در سنت ذن بودایی و صحو و سکر در تصوف خراسان را تحلیل، و وجوه اشتراک و افتراق این دو سنت را تبیین کرده است. میان این دو مکتب (چن یا ذن به روایت هوئیننگ و روشنشدگی آنی با تصوف خراسان به روایت ابوسعید ابوالخیر و تأکیدش بر سکر و جذبه) با وجود تفاوتها، شباهتهای بسیار وجود دارد.
روشنشدگی آنی,هوئیننگ,مکتب چن,مکتب خراسان,ابوسعید ابوالخیر,سکر
https://adyan.urd.ac.ir/article_136082.html
https://adyan.urd.ac.ir/article_136082_18a5010dbe1735032c3c6b2b8ec3a9c6.pdf